دانستنی های ریاضی و فیزیک هر انسان قرن بیست و یک باید بداند

جامع ترین مستندات ویدئویی علمی فارسی در خصوص مباحث مطرح علوم ریاضی و فیزیک مدرن

دانستنی های ریاضی و فیزیک هر انسان قرن بیست و یک باید بداند

جامع ترین مستندات ویدئویی علمی فارسی در خصوص مباحث مطرح علوم ریاضی و فیزیک مدرن

2012 پایان عمر زمین نیست! 2012 یک شایعه به بزرگی تمام دنیاست!


2012 پایان عمرزمین یا آغاز تحول آگاهی

مصاحبه با مهندس کوثری پژوهشگر علوم موفقیت

چاپ شده در مجله موفقیت 188

ابتدا هیچکس سال 2012 را جدی نمی گرفت. سالی بود مثل همه سالها. اما به مدد رسانه ها و بخصوص اینترنت، بین مردم سراسر جهان، این شایعه پخش شد که طبق پیش بینی قوم قدیمی مایا در آمریکای مرکزی در تاریخی که معادل بیست و یک دسامبر2012 میلادی یا اول دی سال 1391 هجری شمسی می شود تقویم بلند مایاها به پایان می رسد. براین اساس خیلی ها چنین نتیجه گیری کردند که تمام شدن این تقویم که برای قوم مایا تاریخ مهمی بوده به منزله پایان زندگی روی کره زمین است.

در این خصوص با مهندس فرامرز کوثری پژوهشگر علوم موفقیت گفتگویی ترتیب دادیم تا در یک فضای بی طرفانه ببینیم واقعا قضیه 2012 چیست؟ خوانندگان موفقیت با دیدگاه های مهندس کوثری از طریق نوشته های ایشان بخصوص درس های خدامراد و داستان های شیوانا در مجله موفقیت حتما آشنا هستند.............


بقیه در ادامه مطلب

با هم بخش اول از این گفتگوی خواندنی را دنبال می کنیم.

************

ـ ابتدا با این سوال شروع می کنیم که آیا به نظر شما واقعا بیست و یک دسامبر 2012 اتفاقی رخ می دهد؟


ـ به نظر من اصلا اتفاقی نمی افتد. یعنی مردم کره زمین روز 22 دسامبر2012 یعنی درست یک روز بعد ، مثل همه روزهای قبل ، از خواب بیدار می شوند و به زندگی عادی خود می پردازند و به همه کسانی که این شایعات بی اساس دامن زدند بی اعتنایی می کنند. بیست و یک دسامبر 2012 یک چیز به پایان می رسد و آنهم تقویم بلند قوم مایاست. درست مثل تقویم سال که در هر آشپزخانه ای آویزان است. وقتی تمام می شود آن را دور می اندازیم و تقویم سال جدید را آویزان می کنیم. دوره جدید و به قولی دوره ششم تقویم بلند قوم مایا هم بعد از 21 دسامبر 2012 استارت می خورد و شروع می شود. هر دوره بلند تقویم مایا 5126 سال طول می کشد و مایاها معتقد بودند که در پایان هر دوره بلند باید یک اتفاق بدی بیافتد. اتفاقا بد نیست بدانید که مایاها پیش بینی کرده اند که در تاریخی معادل 15 اکتبر 4772 میلادی، مراسمی به یادبود بر تخت نشستن یکی از شاهان قبلی مایا برپا خواهد شد. یعنی 2760 سال بعد از 2012 این اتفاق قرار است بیافتد. این پیش بینی های متضاد به خوبی روشن می کند که به قول بازماندگان کنونی قوم مایا، کسانی که به این شایعات دامن می زنند حرفشان ربطی به تقویم مایاها ندارد.

ـ به هر حال مایاها  قومی قدیمی و پیشرفته بودند. در اینکه نباید تردیدی داشته باشیم؟

ـ مایاها مردمانی وحشی بودند که به خاطر رضایت خدایان متعدد خود دختران و پسران را قربانی می کردند و بخش هایی از بدن آنها را داخل مخزن آب آشامیدنی خودشان می انداختند. طوری که بعد از چند سال با این رسم بی معنایشان، بیماری های مرگباری سراغشان آمد و مجبور شدند شهرهایی که با زحمت ساخته بودند را رها کرده ، به داخل جنگل ها فرار کنند.بنابراین اطلاق صفت پیشرفته برای این دسته از مردم بومی و وحشی به نظرم چندان درست نیست. مگر اینکه بپذیریم بخشی از مایاها افرادی متفکر و اندیشمند بودند که چون خورشید و اجرام آسمانی را می پرستیدند ، خود به خود روی صور فلکی و حرکت ستارگان و سیارات آسمان مطالعات زیادی انجام داده بودند که این مطالعات نسل به نسل بین این گروه اندیشمند توسعه یافته است. همین گروه اندیشمند موفق شده اند ریاضی و زبان مایاها را توسعه دهند و نوشته های روی پوست درخت انجیر و تقویم ها و حکاکی های  روی سنگی که از آن دوران به جا مانده یادگار همین اندیشمندان است که الان حتی یک نفر از آنها هم در بین قوم مایا وجود ندارد. یعنی در طی سال ها این نسل متفکر نتوانست خودش را تکثیر کند و تا الان ادامه دهد. به همین خاطر خیلی ها به این فکر افتاده اند که نکند اصلا چنین گروه متفکری وجود نداشته و اشخاصی از آسمان و در واقع موجودات فضایی این دانش را در اختیار بومیان وحشی مایا قرار داده اند که وارد این بحث نمی شویم چون هیچوقت این جور بحث های خیالی و فانتزی  راه به جایی نمی برد و مبنای علمی هم ندارد.

اما در هر حال حق با شماست. مایاها نسبت به بقیه مردمان عصر خود به ریاضیات و نجوم و ستاره شناسی اشراف و تسلط بیشتری داشتند.

 ریاضیات ما الان ده دهی است( شاید چون انگشتان دست ما ده تاست).  ریاضیات قوم مایا بیست بیستی است. شاید آنها انگشتان پاهای خود را هم حساب می کردند. تازه مایاها عدد صفر را هم می شناختند.اگر وقت باشد توضیح می دهم که چطور با این ریاضیات مبنای بیست و داشتن عدد صفر مایاها می توانستند خیلی سریع و راحت عملیات جمع و تفریق و همینطور ضرب و تقسیم را انجام دهند و اعداد بسیار بزرگ را بشمارند. جالب این است که آنها با سه تا شکل همه اعداد را می ساختند. یک خط تیره کشیده برای آنها نماینده عدد پنج بود. یک نقطه نماینده عدد یک و یک شکل شبیه بلوط نماینده عدد صفر. حتما تعجب خواهید کرد که چطور با همین سه تا شکل آنها تقویم های قمری 260 روزه و شمسی 365 روزه و شمارش بلند5126 ساله برای خودشان درست کردند و اتفاقا همین تقویم شمارش بلند آنهاست که الان شایعه ساز شده و  برای نسل فعلی  دردسرآفرین شده است.  بیست و یک دسامبر 2012 روز ی است که دوره پنجم این تقویم بلند به پایان می رسد.

از سوی دیگر آنها نسبت به مردمان هم عصر خود علم نجوم و ستاره شناسی را بهتر بلد بودند. شاید به خاطر این بود که محل زندگی آنها در آمریکای مرکزی روی عرض جغرافیایی قرار داشت که در آن جا ایام اعتدالین یعنی روزهای اول بهار و اول پائیز که طول شب و روز یکسان می شود و همینطور ایام انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی یعنی اول تابستان که طولانی ترین روز را داریم و انقلاب زمستانی یعنی شب چله که طولانی ترین شب است ، به راحتی قابل اندازه گیری بود، بیست و یک دسامبر 2012 درست شب چله می افتد و سحرگاه این شب است که خورشید وقتی از افق سربرمی آورد به قول کسانی که مدعی ترجمه پیشگویی های نوشته های مایاها هستند زمین و خورشید و مرکز کهکشان راه شیری در یک راستا دیده می شوند و این همراستایی باعث می شود که مثلا نیروی جاذبه آنچنان شدیدی روی کره زمین اعمال شود که باعث نابودی حیات گردد. اگر چه اخترشناسان ناسا گفته اند که این مقارنه یعنی هم راستایی چندین سال است که دارد رخ می دهد و قبلا هم اتفاق افتاده و چیزی شبیه حالت قمر در عقرب است که هر ماه رخ می دهد و از این همراستایی ها هیچ حادثه بد و نامطلوبی رخ نمی دهد.

ـ مگر در مرکز کهکشان راه شیری چه چیزی هست که اینقدر برای بعضی دلهره آور شده و همراستایی با آن را ترسناک جلوه داده است؟

ـ یکجور سیاهچاله با تراکم جرم بالا که نیروی جاذبه شدیدی را اعمال می کند. اما همانطوری که اشاره شد چندین سال است که ما در مقابل این سیاهچاله قرار داریم و اتفاقی هم برایمان رخ نمی دهد. آنها که اصرار دارند یک جوری تاریخ بیست و یک دسامبر 2012 را دلهره آور کنند می گویند که این همراستایی روی خورشید اثر می گذارد و باعث انفجار در سطح خورشید و انتشار ذرات پلاسمایی خورشید در فضا می شود که این ذرات با شدت خود را به حفاظ مغناطیسی زمین می کوبند و از آن عبور می کنند و تمام سیستم های مخابراتی ماهواره ای و زمینی  و شبکه های برق رسانی کل زمین را از کار می اندازند و همین امر باعث می شود که زندگی بشر کاملا مختل شود. جالب اینجاست که همین خیال پردازان آشنا به اصطلاحات دانش اخترفیزیک، مدعی هستند که شدت ضربه زبانه های انفجار پلاسمایی سطح خورشید بر حفاظ ژئو مغناطیسی زمین آنچنان قوی است که محل  قطب شمال و جنوب مغناطیسی جابجا می شود و یخ های قطبی در محل استوای فعلی قرار می گیرند و بخش های نزدیک به استوا یخبندان می شود و خلاصه سطح آب دریاها بالا می آید و یخبندانی مرگبار  مناطق مسکونی را فرا می گیرد و سونامی یا یورش آب دریاها به ساحل هیچ مکان خشکی روی زمین برجا نمی گذارد. جالب است بدانید که همین ها پیش بینی می کنند که به واسطه تغییر جهت ناگهانی قطب ها ، جهت چرخش زمین هم عوض می شود و خورشید به جای اینکه از شرق طلوع کند از غرب طلوع می کند و در اثر این تغییر چرخش طوفانی به پا می شود که هرگز سابقه نداشته و اصطکاک هوای اطراف زمین که با این تغییر چرخش مخالفت می کند باعث چنان گرمایی می شود که سبب ذوب همه ساختمان ها می شود. می بینید چقدر ماهرانه همه چیز را با اصطلاحات علمی به هم ربط می دهند و وحشت می آفرینند!؟ من که وقتی این نوشته ها را می خوانم و فیلم های مربوط به آن را می بینم و با حوصله پای صحبت دانشمندانی که از این نظریات دفاع می کنم می نشینم، واقعا تعجب می کنم که چقدر راحت زمین به این بزرگی را در نظریات خود در چشم به هم زدنی به نابودی می کشانند و فقط دنبال تاریخی می گردند که این بلاها را آنجا جمع کنند و فعلا چه تاریخی  بهتر از بیست و یک دسامبر 2012 وجود دارد. جالب اینجاست که آنها از متخصصین آتش فشان و زمین شناسی هم کمک گرفته اند و ادعا می کنند که هرچه به تاریخ بیست و یک دسامبر نزدیکتر می شویم ، تعداد آتش فشان های فعال روی کره زمین زیادتر می شود و سرانجام در این تاریخ سرنوشت ساز بزرگترین انفجار و فوران آتش فشانی در سراسر کره زمین رخ می دهد که سبب می شود گرد وغباری تیره تمام آسمان را فرا گیرد و این خود باعث سیاهی آسمان و نرسیدن نور خورشید و خشک شدن گیاهان وسرما و نابودی خواهد شد. همین اواخر که آتش فشان ایسلند فعال شده خیلی ها آن را نشانه آغاز بیداری آتش فشان های خفته روی زمین می دانند. خوب دقت کنید از هر عامل نابود کننده ای برای اثبات تمام شدن عمر حیات در بیست و یک دسامبر 2012 استفادهمی کنند!! آتش فشان، یخبندان، گرمای سوزان، سیاهی آسمان، زلزله های مرگبار ، سیلاب های مرگبار ، سونامی های هراس انگیز، دیگر چه چیز مرگباری می خواهید بگوئید تا مدافعین پایان دنیا در 2012 برایتان آماده کنند!؟

ـ فکر کنیم صحبت از برخورد سیارات و اجرام آسمانی نشد؟

ـ خوب بود اشاره کردید. اتفاقا بسیاری از این مدعیان می گویند که یک سیاره هست به اسم نیبیرو یا سیاره ایکس که هر چند هزار سال دور خورشید می چرخد و قرار است دردسامبر 2012 به نزدیک زمین بیاید و چنان شوک و ضربه ای بر کره ما وارد کند که خود به تنهایی برای نابودی آن کفایت می کند. بد نیست بدانید که این سیاره ایکس قرار است ساکنینی داشته باشد که عاشق طلا هستند و در واقع آنها بوده اند که میل به طلادوستی را در بین زمینیان ایجادکرده اند. جدی می گویم! این را یک نویسنده زبر و زرنگ توانسته از روی نوشته های سومریان باستان کشف کند. اما نکته اینجاست که سیاره نیبیرو اگر قرار باشد سال 2012 به زمین برسد الان باید با چشم غیر مسلح در آسمان دیده شود. ولی می بینیم هیچ نشانی از او نیست که البته خیلی ها می گویند چون  سمت قطب جنوب است دیده نمی شود اما کارشناسان ناسا از آن عکس گرفته اند ولی به کسی نمی گویند و  حتی  بعضی ها عکس محرمانه آن را هم روی اینترنت گذاشته اند. ادعایی که کارشناسان ناسا با تعجب آن را انکار می کنند و از قوه خیال پردازی این افراد حیرت می کنند. بله حق با شماست برخورد شهابسنگ های بزرگ و سیارات ناشناخته هم جزوادعاهای مدعیان پایان حیات زمین در بیست و یک دسامبر 2012 است.

البته ناسا در پایگاه اینترنتی خود به نشانی زیر به صراحت همه این ادعاهای نجومی را رد کرده است:

http://www.nasa.gov/topics/earth/features/2012.html

خود شما هم می توانید از طریق اینترنت به این نشانی بروید و رد شدن تک تک این ادعاها را مشاهده کنید. خیلی خلاصه بگویم ناسا که بین فیزیکدانان و اخترشناسان مرکز اطلاع رسانی معتبری قلمداد می شود می گوید که در ده سال آینده هیچ برخوردی رخ نخواهد افتاد و زمین در 2012 با هیچ جرمآسمانی چه سیاره و چه شهاب سنگ های غول پیکر، برخورد نخواهد کرد، حتی اگر برخوردی هم صورت پذیرد  این اجسام در جو زمین می سوزند و  تاثیر آن ‏روی زمین بسیار ناچیز و بی اهمیت خواهد بود. زمین و خورشید در ماه دسامبر تقریباً در مرکز کهکشان راه شیری قرار میگیرند و این پدیده ای است که هر سال‏اتفاق می افتد و به هیچ وجه اتفاق مهم و برجسته ای نست. حالا زمینیان می توانند به خاطر کجی زمین آن را 21 دسامبر رویت کنند موضوع دیگری است که اهمیتی هم ندارد. همینطور برعکس شدن  چرخش زمین هم امری محال و غیرممکن است. البته حرکات آهسته قاره وجود دارد )مثلاً قاره قطب جنوب در صدها میلیون سال قبل در نزدیک استوا قرار داشته است)اما ادعای برعکس شدن قطب ها، آن هم به طور ناگهانی، یک موضوع کاملا بی معنا و  بی ربط است. هرچند بسیاری از سایت ها برای افراد ساده حرف هایی دارند. آنها ادعا می کنند ارتباطی بین چرخش و قطبیت مغناطیسی زمین وحود دارد که به صورت غیر منظم تغییر می کند.البته‏یک واژگونی مغناطیسی وجود دارد که به طور متوسط هر چهارصدهزار سال یکبار بروز می کند، اما تا جایی که ما می دانیم یک چنین واژگونی مغناطیسی هیچ خطری برای حیات روی زمین در بر ندارد. به هر حال وقوع یک واژگونی مغناطیسی تا چند هزار سال آینده غیر محتمل است.

ـ پس این همه سرمایه گذاری روی ساخت فیلم های مرتبط با 2012 حال چه مستند و چه سینمایی به خاطر چیست؟

ـ کاملا روشن است. ترساندن انسان ها و کسب درآمد از این مسیر.یک  فیلم سینمایی بسیار هیجان انگیز با نام  2012 در سال 2009  به کارگردانی  رونالد امیریچ ساخته شد که صحنه های تکان دهنده آن به وضوح روی پرده بزرگ سینما  نشان می دهد که معنای زیرورو شدن کل زمین چه می تواند باشد. در این فیلم بخشی از این شایعاتی که با هم مرور کردیم با جلوه های سینمایی در معرض چشمان تماشاچیان قرار گرفت. کسانی که مطمئنم الان خیلی از آنها که فیلم را دیده اند هنوز صحنه ها به خاطرشان مانده است. از سوی دیگر هر ماه چندین فیلم مستند کوچک و بزرگ حتی توسط شبکه های بزرگ فیلمسازی عرضه می شود. درآمد تضمینی ساخت این فیلم ها به خاطر وجود حتمی مخاطب باعث می شود که همه تهیه کننده ها برای موضوعات مرتبط با2012 سرمایه گذاری کنند. تازه هنوز موج و التهاب پایان دنیا در 2012 شروع نشده است. اندکی صبر کنید! مطمئن باشید هرچه به تاریخ بیست و یک دسامبر 2012 نزدیکتر می شویم تعداد فیلم ها و کتاب ها و مقالات و اخبار مربوط به پایان حیات روی زمین در بیست و یک دسامبر سربه فلک خواهد کشید. بدیهی است که باید اینطور هم بشود. آخر قضیه شوخی که نیست. قرار است عمر زندگی روی کره زمین به پایان برسد و ما آدم ها هم بالاخره بخشی از این کره زمین هستیم. اتفاقا همین جلب شدن  توجه میلیون ها و حتی میلیاردها انسان به یک موضوع خاص و مشترک، به نظر من اتفاق و حادثه اصلی است که از چشم ها پنهان مانده است. تصورش را بکنید! همه آدم های آگاه به یکباره نگران حیات خود و نسل خود می شوند و در نتیجه به خود می آیند و به پرس و جو و راه حل یابی می پردازند. این جمع شدن روز افزون توجه و آگاهی هوش میلیاردها انسان روی یک موضوع و یک تاریخ شاید باعث شود که به یکباره سطح و تراز هوش و شغور و معرفت نسل بشر تکانی بخورد و یک جهش و جابجایی عظیم را تجربه کند. این همان جهشی است که به یمن شبکه های اطلاع رسانی عصر نوین و یک تقویم معمولی به جا مانده از قومی نیمه وحشی عصر باستان می تواند انقلابی را در آگاهی و معرفت بشر باعث گردد. من خودم به این دومی امیدوارتر هستم. و از سوی دیگر مطمئنم که بیست و یک دسامبر 2012 هیچ اتفاق دیگری جز این تحول آگاهی رخ نخواهد داد.

ـ به نظر شما برای اینکه دیدی روشن و درست نسبت به قضیه پیدا کنیم باید از کجا شروع کنیم؟

ـ از سرچشمه! از جایی که شایعه شروع شده و آن هم تقویم مایا و پیشگویی مربوط به پایان دوره پنجم است. بیائید دوباره نگاهی دقیق تر به متن پیشگویی بیاندازیم و ببینیم آیا برداشت لطیف تر آنها که می گویند تحول در آگاهی اتفاق خواهد افتاد درست است یا نه؟! 

ببینید! مایاها به راستی ستاره شناسان بی نظیری بودند. تمرکز آنها بیشترروی  زمان "انقلاب تابستانی" بود ، یعنی درست اول تابستان که این زمانی است که خورشید درست ازبالای سرآنها عبور می کرد.در این زمان خورشید از روی عرض جغرافیایی مایا ها عبور می کرد. اکثر شهر های مایا زیر این عرض جغرافیایی قرار داشتند و این یعنی مایاها می توانستند در این زمان خورشید را درست بالای سرشان ببینندو این اتفاق دو بار در سال رخ می داد.

ردیابی این زمان ها برای مایاها خیلی راحت بود چون در این زمانها خورشید درست بالای سرشان بود و هیچ سایه ای وجود نداشت. برای اینکار ستون های سنگی درست کرده بودند و بالا آن یک کره سنگی گذاشته بودند. وقتی قطر سایه کره پای ستون به حداقل خود می رسید( در واقع سایه ناپدید می شد) لحظه "انقلاب تابستانی" بود.نکته اینجا بود که انقلاب تابستانی را فقط مایاها می توانستند ببیند چون در نقاط گرمسیری و در عرض جغرافیایی خاصی این حالت رخ می دهد و در نتیجه اسپانیولی ها که بعدا سرزمین مایاها را تصرف کردند از آن هیچ اطلاعی نداشتند.بنابراین آنها با همین شگرد ساده به دو نقطه مرجع زمانی فوق دقیق نجومی  در طول چهار فصل سال دست می یافتند.پژوهشگران دریافته اند که اساطیر مایا تا حد زیادی به حرکات ستارگان و کهکشان راه شیری و صور فلکی وابسته بودند و در نتیجه ریشه پیشگویی های آنها را باید درآسمان و فضا جستجو کرد . جدول زمانی روز آفرینش یا همان پایان دنیا درتقویم مایا،  21 دسامبر سال 2012درست مطابق با انتهای دوره طولانی تقویم مایا ها است. هر چند ناسا و اخترفیزیکدانان تاریخ دقیق وقوع آن را انکار می کنند اما مطالعات نشان داده که در روز 21 دسامبر 2012 یک پدیده نادرنجومی در زمین رویت می شود که به زبان ساده در این زمان نوعی هم ترازی‏بین صفحات خورشیدی و صفحه کهکشانی کهکشان مشاهده می گردد. در این زمان خورشید در حالت"انقلاب زمستانی" خود از دید یک ناظر زمینی با کهکشان راه‏شیری که کهکشان ماست و ما روی لبه آن قرار داریم هم راستا خواهد شد. البته اخترشناسان می گویند اینکه ما زمینی ها به خاطر محدودیت دیدن آسمان بالای سرمان و کج بودن مدار چرخش زمین گرد خورشید و حرکت لنگ چرخی زمین به دور خود بعد از سال ها  شانس می آوریم که در این تاریخ خاص همراستایی را رویت کنیم دلیل نمی شود که دقیقا آن لحظه این همراستایی رخ داده باشد . در حقیقت سالهاست که ما و خورشید و مرکز کهکشان همراستا هستیم و در دسامبر 2012 فقط آن را می بینیم. اما به هر حال فهماندن این قضیه به منجم قوم مایا که هیچ تلسکوپی در فضا نداشته کار چندان ساده ای نخواهد بود.

گذشته از این ، خورشید از مقابل یک حفره تاریک در کهکشان راه شیری( که همان سیاه چاله مرکزی کهکشان راه شیری است) عبور خواهد کرد که این حفره تاریک بوسیله غبار های بین ستاره ای ایجاد شده و باعث می شود که ما نتوانیم ستارگان را ببینیم. همین هم ترازی صفحه خورشیدی و صفحه کهکشانی و وجود حفره تاریک باعث شده است که بسیاری از شایعه پردازان ادعا کنند در این حفره تاریک زمین به کام مرگ فروخواهد برد.حرفی که هیچ دلیل علمی برای آن وجود ندارد.

همه شایعاتی که برای تاریخ 21 دسامبر 2012 بر اساس تقویم مایاها پخش شده فقط با این استدلال است که آسمان در این تاریخ یک هم محوری را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم باید بگوئیم خورشید در حالت انقلاب زمستانی خویش درامتداد  شکاف تاریک کهکشان قرار خواهد گرفت و در طلوع آفتاب روز انقلاب زمستانی در سال 2012 میلادی، خورشید دقیقاً در شکاف سیاه راه شیری قرار خواهد بود و جهت طوری می شود که حلقه کهکشان‏راه شیری در تمام نقاط افق دیده خواهد شد گویی کهکشان روی زمین فرودآمده باشد و آن را در افق لمس کند و انگاری دروازه آسمان گشوده می شود، البته "دروازه آسمان" یک اصطلاح است برای این حالت که در آن کهکشان راه شیری افق را در بر می گیرد و ربطی به شکاف تاریک راه شیری ندارد.

در افسانه های مایا خورشید در حالت انقلاب زمستانی با  یک خدا مرتبط است که به عنوان "اولین پدر" شناخته می شد. کتاب مقدس مایا در مورد دوقلوهایی هم سخن گفته که دوباره متولد می شوند و دوره جدیدی را در جهان آغاز خواهند کرد.در اساطیر مایا "شکاف تاریک" معادل هایی دارد مثل جاده تاریک، یا جاده ای به جهان مردگان،روی هم رفته در اساطیر مایا شکاف تاریک کهکشان به عنوان معبری برای تولد مادر کیهان در نظر گرفته می شود. چیزی که می توانیم آن را "اولین مادر" بنامیم که "اولین پدر" را کامل می کند. در واقع استعاره های مایا به این شکل که گفتیم رمزگشایی می شوند که طبیعی است می توان از آن برداشت های متفاوتی داشت. کما اینکه خیلی از دانشمندان معتقدند که این استعاره ها اصلا به معنای پایان دنیا نیست بلکه اشاره به وجود جهشی بزرگ در آگاهی بشر و شروع عصری مدرن و فوق العاده جذاب دارد.خود شما می توانید این مطلب را از زبان افسانه درک کنید.در افسانه های مایا آمده است که دراین تاریخ"اولین مادر" با "اولین پدر" متحد می شود یا به تفسیری دیگر زمانی است که "اولین پدر"( خورشید در حالت انقلاب زمستانی و فرمانروای عصر جدید ) از "اولین مادر" ( شکاف تاریک‏کهکشان ) زاییده خواهد شد.عبارت مناسب برای وقایع بالا این است:

"اولین مادر" به اولین خدا یا اولین فرمانروا ( آغاز کننده عصر جدید) حیات خواهد بخشید.

حال فکر کنید چگونه می توان از این عبارت که صریحا به حیات بخشیدن اشاره می کند ، پایان زندگی روی زمین را نتیجه گرفت؟

جالب اینجاست که تقویم مایا و دیدن اتفاق هم ترازی ( روی کلمه دیدن تاکید می کنم چون هم ترازی قبل از آن رخ داده و بعدش هم رخ می دهد ) همه آن چیزی است که مدعیان پایان دنیا در سال 2012 پیش بینی کرده اند. بقیه اش فقط شایعات علمی است برای مخاطب هایی که تا اسم دانشمند یا پروفسور می شنوند و یا چند اصطلاح علمی برایشان نقل می شود مات و مبهوت می مانند و ذهن و دل خود را تسلیم گوینده سخن می کنند.

ـ بسیار خوب اگر بپذیریم که بیست و یک دسامبر 2012 پایان دنیا نیست بلکه آغاز دوره تحول آگاهی و هشیاری است ، این روند دگرگونی آگاهی تا بیست و یک دسامبر چگونه در پیشگویی ها قابل ردیابی و تفسیر است؟

ـ تفسیری که براساس تقویم مایا از این تحول آگاهی می شود خیلی جالب و دیدنی  است.آنها از یک نمودار هرمی پلکانی استفاده می کنند. چیزی شبیه اهرام پلکانی قوم مایا در آمریکای مرکزی.

 برای تشریح جزئیات آن فرصت جداگانه و مستقلی مورد نیاز است، اما همینقدر اشاره کنم که بر اساس مطالعات سنگ نوشته ها و آثار به جامانده از قوم مایا، "جهان آگاهی" از نه زیر لایه یا به تعبیر مایاها "زیرجهان" تشکیل شده است. دوره عمر و سرعت تحولات در هر کدام از این "زیرجهان" ها بیست برابر قبلی است. این 9 تا زیر جهان همگی بیست وهشت اکتبر 2011 تمام می شوند و همه این نه تا دنیا ، همزمان در حال پیش رفتن به سمت جلو هستند. هرکدام از این طبقات زیرین دنیا به سیزده قسمت ( یعنی شش تا شب و هفت تا روز) تقسیم شده اند. و شروع هر قسمت همزمان با وقوع اتفاقی مهم در تاریخ آگاهی بشربوده است (چیزهایی مثل اختراع اینترنت یا ماشین بخار یا کشف علم کشاورزی وحرف زدن انسان و امثالهم که به رشد و تکامل بخش های از مغز انسان مرتبط است ). اگر بخواهید این نه لایه زیرین دنیای آگاهی را که طول هر لایه بیست برابر قبلی است را نقاشی کنید به شکلی مشابه اهرام پلکانی مایاها می رسید. یکی از معروف ترین  آنها هرم چیچن ایتزا است که جزو عجایب هفتگانه جدید برگزیده شده و شاهکار ساختمان سازی  تمدن مایا در قاره آمریکا محسوب می شود. وقتی به جزئیات این بنا دقت کنیم می تواتیم اوج دانش ستاره شناسی و ریاضیات قوم مایا را به وضوح در تمام بخش های آن ببینیم و الگوی 9 "زیرجهان آگاهی" وقتی با این بنا منطبق می شود معنای بهتری در رابطه با پیشگویی قوم مایا فراهم می سازد. البته همانطوری که گفتم شرح این موضوع فرصت مستقلی می طلبد که بتوانیم با حوصله در باره جزئیات و نتایج آن صحبت کنیم.فقط خلاصه نتیجه این می شود که چون در هر زیرجهان بالاتر سرعت آگاهی و حجم اطلاعات پردازشی بیشتر می شود. کم کم بشر مجبور می شود که به جای مغز از دل و قلب و نیروی شهود خود برای درک و فهم دنیا کمک بگیرد. به زبان ساده بینش و بصیرت جای دانش و منطق را می گیرد.البته همانطوری که گفتم در تشریح این نه جهان چیزهای جالبی هست که باید سرفرصت با تامل توضیح داده شود.

ـ و به عنوان آخرین کلام نظرتان راجع به بیست و یک دسامبر 2012 چیست؟

ـ به شما قول می دهم بیست و یک دسامبر 2012 هیچ کدام از مصیبت هایی که گفته اند برای کره زمین اتفاق نمی دهد. هیچ سیاره ایکسی و هیچ نیبیرویی هنگام عبور از نزدیکی زمین د لرزه بر اندام کره خاک نمی اندازد. هیچ توفان خورشیدی و هیچ فوران و انفجاری در سطح خورشید باعث خراب شدن کامل حفاظ ژئومغناطیسی اطراف کره زمین نمی گردد وهیچ قطع برق طولانی وهیچ  از کار افتادن کامل دستگاه های الکترونیکی و الکتریکی اتفاق نمی افتد.. قطب های مغناطیس زمین هیچ جابجایی ناگهانی تجربه نمی کنند ودر گردش زمین هیچ وارونگی ناگهانی رخ نمی دهد. بیست و یک دسامبر 2012 هیچ خبری از فوران ناگهانی همه آتش فشان های زمین نیست و هیچ دریایی به  سمت خشکی هایش حمله نمی کنند. شاید روز و شب بیست و یکم دسامبر 2012 شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای همه آدمهای کره زمین را  بیدار نگه دارند و برای اولین بار میلیاردها نفر به آسمان چشم دوزند تا اتفاقی بیافتد و صدها میلیون انسان چشم انتظار آخرین شب چله کره زمین باشند و برای دیدن  طلوع نافرجام خورشیدی که قرار است همراستا با مرکز کهکشان راه شیری طلوع کند ثانیه شماری کنند. اما همین الان به شما قول می دهم که هیچ اتفاقی نمی افتد و  روز بعد یعنی بیست و دوم دسامبر 2012 همه چیز مثل همیشه عادی خواهد بود و هیچ خبری جز سکوتی بهت آور و خنده ای تلخ  چهره مردم  را تزئین نخواهد کرد. بله درست است در بیست و یک دسامبر 2012 تقویم بلند مایاها تمام می شود. و تقویم جدید آنها شروع می شود. فقط همین. دنیا بر خلاف آنچه می گویند در این تاریخ استثنایی به پایان نمی رسد. در آن روز جدید همه از خود خواهند پرسید  که مگر ممکن است همه این فیلم ها وهمه این مقالات و خبرها و همه این سایت های اینترنتی و رسانه ها همگی نمی دانستند چه می گویند؟ و آن زمان هیچ کس نیست که جواب قانع کننده ای بدهد. آن روزگار بدون شک مدعیان پیشگویی و مدافعینشان به دنبال توجیهی برای اتفاق نیافتادن وعده های هراس آور خود خواهند گشت و برای سروکار گذاشتن مردمان زمین تاریخ دیگری را اعلام خواهند کرد و غالب انسان ها، بی اعتنا به دست و پا زدن های این پیشگویان بی خبر از آینده، همچنان چشم به راه روز موعود ، به سراغ کارهای روزمره خود خواهند رفت. البته شک نداشته باشید که همه آنچه برای بیست و یک دسامبر 2012 پیش بینی شده حتما روزی به وقوع خواهد پیوست. اما مسلما تاریخ وقوع آن‏ها بیست و یک دسامبر  2012 پیش بینی شده توسط بومیان مایا نخواهد بود.

http://2.bp.blogspot.com/_RVLJm9IHkZk/TMB_kBUF6iI/AAAAAAAACxg/8mTTR8LADrY/s640/2012%25252520joke.jpg